سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پرنسس

     دوستت دارم با “س” سوزن ، به همه بگو تا بسوزن !

 

.

.

.

????????+

مشترک گرامی بخش اس ام اس شما فعال است

لطفا خسیس نباشید و به دوستان خود اس ام اس بزنید !

( ایرانسل )

.

.

.

از شهرداری واحد سد معبر مزاحمتون میشم

ببخشید مهربونیتون سد راه دلمون شده !

.

.

.

شنیده بودم زیبارویان بى وفاویند

آخه زشت ! تو دیگه چرا !؟

.

.

.

اگه همه ی بازی رو ببینین, ?-? میشه!

اگه بازی رو نبینی, بالای ? گل داره

اگه وسطش بری دستشویی, همون لحظه گل میزنن !

.

.

.

دعای شب ? کودک :

خدایا ! خودت می دونی آب کم خوردم

جیش هم کردم ، پس کمک کن صبح کتک نخورم آمییین !

حالا که دعاتو کردی لالا کن !

.

.

.

رفتم به نزد طبیب ز شدت طب

? بوسه نوشت ز گوشه لب

? تا صبح

? تا ظهر

و ? تا شب!

.

.

.

یک شتر و یک گاو و یک میمون با هم بحث می کنند

گاو می گه من شیر می دم

شتر می گه من چیزای سنگین رو حمل می کنم

تو هم یه چیزی بگو ، آبروت رفت !

.

.

.

به غضنفر میگن تا حالا جبهه رفتی ؟ میگه آره تازه یه بار هم شهید شدم !

.

.

.

با سلام! نظر به اینکه جنابعالی تا کنون در کلیه امور زندگی ریده اید!

شرکت ایزی لایف پوشک مخصوص بزرگسالان را با تخفیف ویژه به شما عرضه میکند !

.

.

.

میخه میفته تو آب زنگ می زنه در میره !

خنک هم خودتی !

.

.

.

بچه غضنفر گم میشه میره پیش پلیس میگه :

ببخشید شما خانومی ندیدید که من پیشش نباشم !؟

.

.

.

اس ام اس برای کسی که سرما خورده:

شنیدم خورده ای سرما جدیداً و حتی می کنی سرفه شدیداً

اگر حالت مساعد گشته امروز دعایت کرده ام بی شک عمیقاً !

.

.

.

غبار از چهره ی نازت بگیرم / یک شب من پرده از رازت بگیرم

تو در چشمان من یک سیب سرخی / خدا قسمت کند گازت بگیرم !

.

.

.

یاد اون روزها بخیر. وقتى من بچه بودم، مادرم یک تومن به من مى داد

و مرا به فروشگاه مى فرستاد و من با 3 کیلو سیب زمینى

دو بسته نان، سه پاکت شیر، یک کیلو پنیر، یک بسته چاى

و دوازده تا تخم مرغ به خانه برمى گشتم. اما الان دیگه از این خبرها نیست !

همه جا توى فروشگاه ها دوربین گذاشته اند!

 

اس ام اس  جدایی و دل شکستگی

یارب تو او را همچو من بر غم گرفتارش مکن

در شهر غربت ای خدا هرگز تو ازارش مکن

هر چند او از رفتنش چشمان من گریان نمود

لیک ای خدای مهربان از غصه پر بارش مکن . . .

.

.

.

تو بارون که رفتی شبم زیرو رو شد

یه بغض شکسته رفیق گلو شد . . .

.

.

.

احساس سوختن به تماشا نمی شود

آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم . . .

.

.

.

این دلی که شکستی مال من نبود

خیلی وقت پیش تقدیم به تو شد

خوشحالم چون حالا میتونم جای دل سنگ بذارم تو ســ ــینه . . .

.

.

.

کاش همانطور که از شکستن تکه ای شیشه بر میگردی و نگاهش میکنی

وقتی دل مرا شکستی ، یکبار بر میگشتی

فقط نیم نگاهی میکردی . . .

.

.

.

خوشحالم که بردم چون کسی رو از دست دادم که دوستم نداشت

خوشحالم که باختی چون کسی رو از دست دادی که دوستت داشت . . .

.

.

.

تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد

از عاشقی تباهی

از زندگی مصیبت

از دوستی شکستو

از سادگی خیانت . . .

.

.

.

با تو بودن خیلی وقته که گذشته

بی تو بودن مثل مهر سرنوشته

حالا اسم تو را هی زمزمه کردن

واسه من نه تو میشه نه فرقی داره . . .

.

.

.

از دشمنان برند شکایت به دوستان / چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم ؟

.

.

.

از تو متنفرم حتی اگر اندازه تمام ستاره های آسمان هم دوستم داشته باشی

برایت آرزوی مرگ نمیکنم چون باید بمانی و خوشبختی من و بد بختی خود را ببینی . . .

منتظر آن روز هستم

مانند روزی که رفتی و گفتی دیگر باز نمی گردی

.

.

.

زتو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان و دگران وای به حال دگران . . .

.

.

.

تا که بودیم ، نبودیم کسی / کشت ما را غم بی هم نفسی

تا که خفتیم همه بیدار شدند / تا که مردیم همگی یار شدند

قدر آن شیشه بدانید که هست / نه در آن لحظه که افتاد و شکست . . .

.

.

.

گفتی شتاب رفتن من از برای توست / آهسته تر برو که دلم زیر پای توست . . .

.

.

.

یادمان باشد:

اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم

که در این بحر دو رنگی و ریا دگر حتی طلب آب ز دریا نکنیم . . .

.

.

.

تو دل منو شکستی و لی من دل تو رو نمی شکنم

چون یک دل شکسته بهتر از دو دل شکسته است . . .

.

.

.

دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یار ترین

سیـ ـنه را ساختی از عشقش سر شارترین

آنکه می گفت منم بهر تو غمخوار ترین

چه دل آزار شد آخر،چه دل آزار ترین . . .

دیدی ای دل ؟

.

.

.

به تو سپرده بودمش

با هزار و یک امید

و حالا برای هزارو یکمین بار

دلم را می برم

تا شکستگی اش را

گچ بگیرند!

.

.

.

از من نخواه ببخشمت

هرگز نمیبخشم تورو

حتی اگه ببخشمت

خدا نمیبخشه تورو . . .

.

.

.

بنویس ای سنگتراش عاقبت شدم فداش ، بنویس تا بدونه عمرمو دادم براش . . .

.

.

.

بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم

باشد که نباشیم و بدانند که بودیم . . .

.

.

.

ز کویت رفتم و الماس ِ طاقت بر شکستم برو با یار ِ خود بنشین که من بارِ سفر بستم

که بعد ِ رفتنم جانا هزار افسوس خواهی خورد فلانی یار ِ خوبی بود و من ،قدرش ندانستم . . .

.

.

.

وقتی دلمو شکستی حس کردم بیشتر دوستت دارم

چون حالا دلم چندین تیکه داشت که هر کدوم جداگونه دوستت داشت . . .

.

.

.

فکر میکردم که برام یه رفیق و همدمی

تو کویر آرزو باران رحمتی

به گمونم آخر عاشقای عالمی

بذار راحتت کنم ، فکر میکردم آدمی!

.

.

.

چقدر سخته

کسی رو که دوستش داری نتونی بهش بگی که دوستش داری وچقدر

بده که کسی تورو دوست داشته باشه واینو نتونه بهت بگه . . .

.

.

.

چقدر سخته

تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید وبجاش یه

زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زول بزنی و بجای اینکه

لبریز کنید و نفرت شی حس کنی که هنوز هم دوسش داری . . .

.

.

.

چقدر سخته

دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که

یبار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده . . .

.

.

.

چقدر سخته

تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما

وقتی دیدیش هیچ چیزی بجز سلام نتونی بگی . . .

.

.

.

چقدر سخته

وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه

اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری . . .

.

.

.

چقدر سخته

گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار

بار خودتو بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی

گل من

باغچهء نو مبارک

.

.

.

آرزو دارم شبی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را

تلخی برخوردهای سرد را

میرسد روزی که بی من لحظه ها را سرکنی

میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی

میرسد روزی که شبها در کنار عکس من

نامه های کهنه ام را مو به مو ازبر کنی . . .

اس ام اس  
عاشقانه مهر ماه

تو شبهای دل واپسی فکر نکنی که بی کسی / حتی تو اوج غربتم واسه خودم همه کسی

سلام گل قشنگم، آسمون یه رنگم / کاش بودی عزیزم، چقدر برات دلتنگم

از غم هجران مکن ناله و فریاد که دوش / زده ام فالی، فریاد رسی می آید

چشم به راه توام، قفل شبم باز کن / ماه شبم شو دمی نغمه ی ساز کن / بوسه ی باران تو باش، من عطش بی حساب / فاصله بردار، باز عاشقی آغاز کن

قلب من اندازه ی مشت منه / مشتمو برای تو وا میکنم / چشم من اندازه ی پنجره هاست / تو رو بی پرده تماشا میکنم

در غروب تلخ فردا، در سرود سرد پاییز، در تمام این خاطره ها، وجودم سرشار از حس توست

خواهم که در این غمکده آرام بمیرم / گمنام سفر کرده و گمنام بمیرم / خواهم ز خدایم که به دلخواه بمیرم / یعنی تو را ببینم و آنگاه بمیرم

دلم میسوزد از باغی که می خشکد ز بی آبی / نه دیداری، نه دلداری، نه دستی بر سر یاری، / مرا آشفته میسازی چنین آشفته بازاری

تو مرا فریاد کن ای هم نفس / این منم آواره ی فریاد تو / این فضا بوی تو آغشته است / آسمانم پر شده از یاد تو

خوش تر از قالی کرمان غزلی ساخته ام / نخ به نخ زیر قدم های تو انداخته ام / من همان قالی پا خورده ی خاک آلودم / که زخم زیر قدمهای تو انداخته ام

من اگر دفتر نفرین شده ی اندوهم / اگر از نسل گلی هرزه به روی کوهم / اگر از کل جهان وارث یک احساسم / تو همان آدمک چوبی پیمان شکنی که فقط لایق آتش زدنی


نوشته شده در یکشنبه 89/7/11ساعت 12:21 عصر توسط سودایسلیانی نظرات ( ) | |


Design By : Pichak